سدی که در منطقه کوهستانی و دره رودخانه احداث می شود، در انقراض گونه های گیاهی و جانوری بسیار موفق است. ثابت شده است سدها به دلیل بار نقطه ای سنگینی که بر روی گسل ها ایجاد می کنند، احتمال زلزله خیزی منطقه را افزایش می دهند. همانطور که می دانیم دریاچه پشت سدها، مانند وزنه سنگینی عمل می کنند و چون اغلب گسل ها در امتداد دره رودخانه ها تشکیل شده اند، لذا این وزنه یا وزنه ها، لغزیدن گسل ها را آسانتر می کند.
برخی کشورها همچون آمریکا سالهاست که به فکر چاره جویی هستند. با احداث سدهای مختلف بر روی رودخانه کلرادو، سالهاست که این رودخانه دچار مرگ خاموش شده است و آب آن به دریا نمی رسد. تلاشها برای منهدم کردن برخی سدها انجام شد تا رودخانه جریان طبیعی خود را داشته باشد. اما نشد که نشد!!!
سدی که پشت آن پر از لای و رسوب شد و عمق آبگیری آن کاهش یافت دیگر محال است بستر آنرا به حالت پیش برگرداند. گستره پهناوری از بستر پشت سد یعنی کف دریاچه مصنوعی، چونان با آهک و ماسه فشره شده است که گویی کف دریاچه را بتن کرده ایم. سطح پهناوری تشکیل داده ایم که اگر تاج سد را نیز منهدم کنیم، درصد تبخیر سطحی آب فراوان است. تناقض جالب و غم انگیزی است، نیست؟؟
سدی که قرار بوده آب را انباشته کند، بستری پهناوری برای تبخیر سریعتر آب شده است، آنهم آب شیرین. تبخیر آب سطحی دریاچه پشت سدها به ویژه در فلات مرکزی ایران، سالانه تا چهار متر میرسد. تصور کنید دریاچه آب شیرینی به عمق چهار متر را از دست می دهیم. نگاهی کاوشگرانه کافیست تا بدانیم چه سرمایه هنگفتی را از خود و هموطنان دریغ می کنیم.
اما سدها سبب کاهش ذخیره آبی آبخوانها و آب زیر زمینی نیز می شوند. دراینباره خواهیم گفت. موضوعی که به سادگی از آن میگذریم.