چند ماه بود پیگیر یک جلسه حضوری با وی بودیم. بین تهران و رشت و دیگر استانها و بعد فهمیدیم کشورها جابجا میشد. سرانجام وقتی داد. زودتر از زمان مقرر در موزه میراث روستایی حاضر شدیم. دهان بستیم و فقط شنیدیم. زمانی در مسافرت به …
فوجی
سال پیش میوه نداد هرچند شکوفه داشت. برخی میگفتند نر است و باید از ریشه کند و جایگزینش کرد. ما نکندیم. قشنگ است. برگهایش از رو سبز تیره و از زیر سفید است. نخستین میوهها را که دیدم بال درآورده بودم از شادی، غیر منتظره …
حضور صنعتگران و هنرمندان در گیله بوم
گیله بوم در شب یلدا سال 94 میزبان هنرمندان و صنعتگران بود. مراسم با خوشامدگویی به این عزیزان آغاز شد و از مراسم و آیینهای دیرین در این شب طولانی یاد شد. فالی به نیت جمع خوانده شد و سپس با خواندن آوازها و ترانههای …
مقدمه ای بر شب یلدا در گیلان
شب چله یا شب یلدا در گیلان، ناخودآگاه مرا یاد جنگل کونوس (ازگیل) میاندازد در “میسَره دشت”. میسَره دشت جایی در حدود نیم ساعتی گیله بوم است. منطقه گالشیها است. پر است از درختان کونوس و لیلکی. منطقه زیبایی که اگر بخواهید چشم انداز کوهپایه …
همه با هم، روستای پاک
نخست آقا مهدی همسایه خوب ما و بعد پسرش مهیار آمدند و مطرح کردند. اینکه گیله بوم، اسپانسر تیم فوتبال قاسم آباد شود. پیشنهاد خوبی بود. همین وقت بود که شنیدیم دهیار و شورای ده قاسم آباد، حرکت زیبایی انجام داده اند. دو شنبهها زبالهها …
مسافران، بهترین آموزگاران
مسافران، بهترین آموزگاران هستند. جایی گفته بودم ما فهرستی از پیشنهادهای مسافران را جمع آوری میکنیم. هر سری که میآیند و میروند، سر نخهای جدید و مطالبی جالبتر مییابیم. بعضیها خودکار، ایدههایشان را عرضه میکنند. با بعضی به گفتگو مینشینیم و از آنها نظر میخواهیم. …
پانزده آذر94: تولد دو سالگی گیله بوم
فهرست پیشنهادهای مسافران را نگاه میکردم. ششصد پیشنهاد ثبت کردهایم که این آخریها بیشتر مربوط به آب است. همین وادارمان کرده است در برنامههایی که برای وقت آزاد میهمانان داریم، کیت آبی را بسازیم و اثر از بین بردن پوشش گیاهی را بیشتر نمایش دهیم. …
بازیافت در گیله بوم
کاربرد مصالح و دانش بومی و نیز تجهیزات سنتی و بومی از استانداردهای یک اقامتگاه بومگردی یا اکولوژ است. مدیریت و بازیافت زباله ها نیز معیاری است. تفکیک از مبدا گامی نخستین و مهم در چرخه بازیافت است. تصور کنید بطری پلاستیکی، آغشته با چربی و …
آقا هوشنگ
من از صمیم قلب دوستش دارم. جدی بودنش را و وقتی که لبخند به لب دارد. گفته بود درخت جلوی خانه بلند است. ممکن است روی سقف خانه فرود بیاید. چند بار گفته بود. من زمان را به پاییز و زمستان یعنی زمان خواب درختان …
فرجام
علیرضا لانه را درست کرد. مدتی با دخترش در گیله بوم بودند. یک مرغ، یک خروس و یک اردک هدیه کردند به ما. آنها همه جا با هم بودند. دورتادور خانه را گردش میکردند. دور ریز غذا را میخوردند. گاهی نمی توانستیم سیرشان کنیم. میدانستیم …