تازه از جنوب برگشتهایم. غرب هرمزگان بارندگی در پاییز بسیار اندک بوده است. از کلاچای یک سواری دربست کردیم به قاسم آباد سفلی. از راننده میپرسم هفتهای که گذشت بارندگی شده است؟ میگوید نه الحمدلله! برایمان عادی شده است. جنوب مردم خواهان بارانند و اینجا …
باورداشت
کاهگل کار آمده بود کلبه بیرون گیله بوم را کاهگل کند. صدای نوحه از مسجد میآمد. کسی از دنیا رفته بود. گفت دیروز زوزه کفتار شنیده است. با خود گفته است فردا کسی خواهد مرد. بهانهای شد برای من تا برخی باورداشتهای دیگر را از …
کرنانوازی بندِبُن
دسته ها راه افتادند. خودمان را به مسجد روستای بندِبُن می رسانیم. شب است اما پرهیاهوتر از روز. با اقوام خاله فاطی، همسایه مهربانمان، سلام و احوال پرسی میکنیم. آقای حلاج رضایی نمدمال معروف روستا و سرورخانم، چادرشب باف نیز هستند. صمیمی و دوست داشتنی. …
تیرماه سینزه سال 1393
پنجشنبه اول آبان ماه 93 گیله بوم میزبان میهمانانی بود از دور و نزدیک برای تیرماه سینزه. دختری نابالغ از چاه یا رودخانه محل، در تنگی مسی آب میآورد. به پشت نگاه نمیکند. حرف نمیزند. پشت در که میرسد امیری خوان شروع به خواندن یک …
حکیم
کرد است اما ترانه قاسمآبادی را بهتر از خودشان میخواند. اینجا از هر خانهای سراغش را بگیرید میشناسندش. میهمان ویژه هر مراسم و جشنوارهای است که برپا میشود. به باغهای بالادست قاسمآباد که رفتید اگر صدای زیبایی شنیدید حکیم است. گاه خود میهمان خانوادهها میشود …
میخ
پنجرههای چوبی پر از میخ بود. دیوارها، آشپزخانه و کمدها از میخهای درشت و کوچک انباشته بود. چارچوب درها در نزدیکی زمین هم میخ آلود بود. وفور میخها شاید کودکانی که پیش از این در گیلهبوم بودهاند را وا میداشته که برای سرگرمی هم که …
عروسی
دیگها در حیات میجوشند. فردا عروسی است. میهمان داریم. ترافیک شدیدی از تهران تا منجیل ادامه دارد. آخرین روز ماه رمضان است. آنتونی یک دوست فرانسوی هم اینجاست. ارتوپد است. همسایهها حین عروسی میآیند برای مداوا. چقدر برایش جذاب است که به عروسی دعوت شده …
خاله فاطی شکایت نمیکند
اینجا قاسم آباد است در گیلان. دوستی میگفت هوایش مثل لندن است. من لندن نبوده ام. همسایه ما آقا مهدی و خانمش خاله فاطی افرادی پرتلاش هستند. خاله فاطی زرنگ است. نهالستانی برپا کرده است در اطراف خانه. نهال و درختچه را می فروشند. در …