حلال

سوژه خود به خود زاییده می شود. مشغول میخ کوبی روی سقف کندوجی هستم که دو سال پیش نزدیک بود ذغال شود.

-تق تق تق! ببخشید صاب خونه؟

می روم سمتش. تفنگ شکاری دارد.

-این پرنده زخمی شده افتاده حیاط شما!

– چه کاریه شما می کنید؟ این پرنده ها هوا سرده و از کم غذایی میان پایین  اونوقت شما باید بکشید؟

-حلاله دیگه؟

-چون حلاله باید بکشی؟ پرنده رو می کشید، جنگل رو می برید اونوقت یه بارون میزنه سیل میاد همه رو می کشه!

-اینو که راست میگید. زخمیه، کشته نشده!

-بدتر، کشته میشه. هنر اینه که زندگی ببخشی والا کشتن که خب بیا، منم بکش!

سکوت. ثانیه هایی بی حرف با نگاه مستقیم به هم.

رفتم سراغ کندوج. رفت سراغ پرنده.

You may also like...

Just send a message to +98-919-639-61-85 on WhatsApp

Or send an email to gileboom@gmail.com