بال زدن در واژه شناسی به عنوان دست زدن یا چیزی را با دست عمل آوردن و آماده کردن است. در نمد مالی یا چایسازی، بال زدن یعنی نمد را فشردن و برگ چای را لول کردن و با دست مالیدن.
بال هنوز هم به معنی دست به کار میرود و بال پرندگان در واقع همان دست آنهاست. واژه زنبیل هم از دو کلمه زن + بیل (بال) تشکیل شده است. یعنی زنبیل، وسیله ای کمکی برای زنان است و همچون دست آنها، یاور آنهاست.
چندی پیش در زمین فوتبال روستا، مشغول جمع کردن زباله ها بودیم و ناخودآگاه، وفور کیسه های پلاستیکی ما را یاد زنبیل انداخت. گو اینکه کسی فریاد می زد زنبیل ها کجا رفتند؟
زنبیل، وسیله ای فراتر از زمان خود بود. وسیله ای سبز، قابل بازیافت و هویت ساز بی هیچ آلودگی و زیان. خیال کنید در روستایی هستیم همه زنبیل دار. از زنبیل باف تا خریداران زنبیل دار، همه به طور نامحسوس در رونق کسب و کار محلی و پاکیزگی محیط زیست سهیم خواهند بود. روستایی چون ورزنه در اصفهان، به خاطر زنان چادرسفید پوش معروف است و سالانه هزاران گردشگر به خاطر همین وحدت روش، جذب روستا می شوند. قاسم آباد را، شاید اینبار به جز نمدمالی و چادرشب بافی، با زنبیل های یکرنگ بشناسانیم. خرید یک زنبیل، آغاز خوبی برای رهایی از کیسه های پلاستیکی است.