پرده نخست: نام عبدالحسین وهابزاده را هر کسی که به آینده سبز کودکش می اندیشد، باید شنیده باشد. کسی که از دنیای بزرگسالان چشم پوشید و سالهاست در تکاپوی فراهم کردن محیطی سبز، بکر و دست نخورده برای کودکان است. می گوید:
امروز، کودکان ما در شهرهای بزرگ، کودکی خویش را در آپارتمانهای کوچک عقیم و بریده از هر جلوه طبیعت می گذرانند. چشم اندازشان پرده های کلفت یا دیوارهای همسایه است. طبیعت فقط در تلویزیون دیده می شود و جدال و گریز، با بازیهای رایانه ای جایگزین شده است. حتی تجربه گرما و سرمای بیرون نیز تنها از پشت پنجره ممکن است. این کودکان در بزرگسالی چگونه به حفظ محیط زیست خواهند اندیشید؟
پرده دوم: در خیابان یا بزرگراهی در ترافیک مانده اید. ناخودآگاه خودروهای کنار خود را می نگرید؛ اغلب تک سرنشین. خیال کنید قدرتی می داشتید تا هر سه راننده را مسافران یک خودرو می کردید و با انگشت جادویی خود، در دم سه خودرو را محو می کردید. باز سه خودروی دیگر، همینطور سه تا سه تا، تا مسیر بزرگراه یا خیابان از خودروهای اضافه پاکسازی می شد. شما جادوگری افسانه ای هستید! باور کنید.
ایمان داریم هر یک از ما، چنین قدرتی داریم که معجزه کنیم و حال خود و همشهریان خود را خوب کنیم. کافیست تصمیم بگیریم و محکم باشیم. خودرو شخصی را کنار بگذاریم. خیابانها را خلوت کنیم؛ برای سلامت خود، به خاطر کودکانمان، به خاطر امید.