نمیدانم اگر چنین عکسی را در کشوری دیگر میدیدم چه میگفتم. آیا به یک جاذبه فروش بدان مینگریستم، اندیشهای که چنین پدیدهای را آفریده ستایش میکردم یا نه؛ بدم میآمد و سیمای ناراحت کنندهای برایم جلوهگر میشد.
در میان ایلها و قبیلهها بسیار دیده بودم که مشکه را از پوست گوسفند یا بز دوختهاند و از ماست درونش کره گرفتهاند. اینجا در بازار کلاچای اما برای نخستین بار پنیر کهنه را در پوستینی میبینم برای فروش. دوربین شیوا پدیده را ثبت میکند و منهم مینویسم برای هدیه به شما.