پنجرههای چوبی پر از میخ بود. دیوارها، آشپزخانه و کمدها از میخهای درشت و کوچک انباشته بود. چارچوب درها در نزدیکی زمین هم میخ آلود بود. وفور میخها شاید کودکانی که پیش از این در گیلهبوم بودهاند را وا میداشته که برای سرگرمی هم که شده بر در و دیوار میخ بکوبند. کندن میخها سوژه شده بود. بچهها به شوخی میگفتند آخرین میخ را دربیاوریم خانه فرو خواهد ریخت.
هنوز هم گاهگاهی میخی که میبینم یاد آن میخها و خندهها میافتم. کالایی پر مصرف در تیرچه گذاری شیروانیها و دیوارهای چوبی. نقش میخ در خانهسازی دیروز چون نقش سیمجوش در سازههای امروزی است. میخ رکنی پنهان از معماری خانههای گیلانی است. کوچکترین میخها 5 میلیمتر برای رویهکوبی و بلندترینشان 20 سانتیمتر بود.