قلعه مارکو مربوط به دورانهای تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان رامسر، شهر کتالم، مسیر جاده تلارسر است.
عدهای وجود مار در این کوه را علت نامگذاری این کوه میدانند که البته با توجه به اینکه در گویش محلی استفاده از کلمه فارسی «مار» رایج نبوده، احتمال این علت نامگذاری را بسیار کم میکند. برخی با توجه به معنی مار در زبان گیلکی (مادر) آنرا کوه مادر نامیده اند.
در متون تاریخی آمده است چون این مناطق مکان زندگی اقوام مارد بوده است، نام این کوه مارد کوه بوده است که گذر زمان ان را مارکوه کرده است.
با استناد به اشاره تاریخ نویسان به وجود این قلعه در قرن سوم و همچنین شباهت ساختاری و معماری این بنا با بناهای قرن سوم هجری قمری نظیر قلعه بابک میتوان تاریخ آن را حدس زد. در کتاب زیده التواریخ از این قلعه سخن به میان آمدهاست. همچنین درکتاب جامع التواریخ خواجه رشید الدین فضلالله همدانی و از وقایعی که در سال ۵۳۶ هجری قمری در این قلعه اتفاق افتاده وقلعه به تسخیر اسماعیلیان درآمد سخن به میان آمدهاست. میزرا حسن خان اعتماد السلطنه که این قلعه را از نزدیک دیده است مینویسد: “در تنکابن کوهی است موسوم به مارکوه و دخمههای متعدد و شبپرههای زیادی در این دخمهها هست که خود را به آدم و چراغ میزنند و مانع از دخول به دخمهها میباشند. بالای آن کوه، جایی است مشهور به نقاره خانه، هرگاه سنگی بر آن موضع بزنند صدایی مثل طبل حادث میشود و تا نیم فرسخ آن صدا میرود.
مسیر دسترسی قلعه با ۳۵۰ پله و مساحت قلعه مارکوه حدود ۶۰۰ متر مربع است. از این معماری عظیم تنها ۴ حصار جانبی و برجهای پشتیبان آن باقی ماندهاست. محل قرارگیری بنا نیز طوری است که دیدی ۳۶۰ درجه را نسبت به اطراف خود دارد. از بالای این بنا براحتی میتوان از شمال تا دریا، از شرق تا تنکابن، از غرب تارامسر و از جنوب نیز کوههای البرز را تحت نظر داشت.
در تعاریف مردم محلی به تونلی درون این قلعه اشاره میشود که انتهای آن به روستای نیاسته که در پایین مارکو قرار دارد ختم میشده و در گذشته سربازان برای خروج یا ورود اضطراری ازآن استفاده میکردند. پژوهش ها مشخص کرد این امر درست نیست و چالهٔ موجود در قلعه به دلیل آنکه آب در دسترس مستقیم نبود، کاربرد سردآب داشته است و تونل نیست.